در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی، داستان زندگی مردان گمنامی میدرخشد که با قلبی سرشار از ایمان و مردمداری، هستی خود را فدای آرمانهای الهی کردند. شهید محمود قویدل، کشاورزی ساده و پدری مهربان از مشهد مقدس، یکی از همین قهرمانان است. او که در سرمای زمستان، سهمیه نفت خانوادهاش را به نیازمندان میبخشید و برای کمک به سربازان فراری از پادگان، خود را به خطر میانداخت، سرانجام در حماسه ۱۰ دیماه ۱۳۵۷ به آرزوی دیرینهاش، شهادت، دست یافت.
این مقاله، بر اساس خاطرات همسر و دختر بزرگوارش، به بازخوانی زندگی، مبارزات پنهان و شهادت غریبانه این شهید والامقام میپردازد.
زندگینامه؛ کشاورزی ساده با قلبی بزرگ
شهید محمود قویدل در تاریخ ۱ خرداد ۱۳۲۸ در یک خانواده روستایی و کشاورز در مشهد به دنیا آمد. او فرزند آخر خانواده بود و ۴ برادر و ۴ خواهر داشت. شغل اصلی او نیز مانند پدرش، کشاورزی بود. در سال ۱۳۵۳ به صورت سنتی با خانم سکینه حافظی ازدواج کرد که ثمره این زندگی مشترک سه ساله، سه فرزند دختر بود. دختر بزرگ ایشان در زمان شهادت پدر تنها ۳ سال داشت و سومین دخترشان پس از شهادت پدر به دنیا آمد.
به گفته همسرش، او از نظر اخلاقی بسیار خوشرفتار و نیکو بود و رابطهای عالی با خانواده و دوستان داشت. مردمداری او به حدی بود که اگر یک روز اهالی محل او را نمیدیدند، نگران شده و احوالش را جویا میشدند.

روایت همسر شهید؛ مبارزات پنهان و ایثاری بینظیر
همسر شهید، خانم سکینه حافظی که در ۲۰ سالگی همسرش را از دست داد، از فعالیتهای انقلابی و روحیه فداکاری او خاطرات شگفتانگیزی را روایت میکند.
مردمداری و کمک به نیازمندان
شهید قویدل علاقه شدیدی به امام خمینی (ره) و برقراری حکومت اسلامی داشت. او بیشتر اوقات مشغول مطالعه کتابهای مذهبی و اعلامیههای امام بود. این عشق به مردم در عمل او نیز متجلی بود:
در زمان انقلاب که خودمان نفت نداشتیم تا چراغی روشن کنیم، او میرفت ساعتها داخل صف نفت میایستاد. وقتی نوبتش میشد و نفت میگرفت، آن را به خانوادههای مستمند و پیرزن و پیرمردهای سالخورده میداد. وقتی میگفتم چرا برای خودمان نفت نمیآوری؟ هوا سرد است! میگفت: «عیبی ندارد، تحمل کن. میرویم خانه مادرم، آنها کرسی دارند و گرم میشویم».
حمایت از سربازان و ضرب و شتم توسط مأموران
یکی از فعالیتهای خاص او، کمک به سربازانی بود که نمیخواستند در مقابل مردم بایستند. او با هزینه شخصی، جوانان محله را به آرایشگاه میبرد تا موهای سرشان را بتراشند تا سربازان فراری در میان مردم عادی قابل شناسایی نباشند. همچنین به همراه دوست راننده تاکسی خود، لباسهای غیرنظامی جمعآوری کرده و شبانه به پشت دیوارهای پادگان میبردند تا به سربازان برای فرار کمک کنند. در یکی از همین شبها، مأموران او را دستگیر کرده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند به طوری که تمام بدنش کبود شده بود.
شهادت در ۱۰ دی؛ “اگر نیامدم، به آرزویم رسیدهام”
وداع آخر با خانواده
او همواره آرزوی شهادت داشت. صبح روز ۱۰ دیماه ۱۳۵۷، فرزندانش را بوسید و به همسرش گفت: «اگر من شهید شدم، حواست به بچهها باشد و آنها را خوب بزرگ کن». سپس به مادرش سر زد و گفت برای خرید داروهای او بیرون میرود و اضافه کرد: «اگر تا شب برگشت که هیچ، اگر نیامدم بدانید که به آرزویم رسیدهام. مرا دشمن شاد نکنید و زیاد گریه و بیتابی نکنید».
جستجوی پیکر در میان صدها شهید
وقتی شب شد و از او خبری نشد، نگرانی خانواده به اوج رسید. برادر و دوستانش تمام بیمارستانها را جستجو کردند. به دلیل تعداد بسیار زیاد شهدا، پیدا کردن او دشوار بود. سرانجام با کمک یک نگهبان در بیمارستان قائم مشهد، توانستند از پشت شیشه، پیکر او را که در میان صدها شهید دیگر قرار داشت، شناسایی کنند. نگهبان به آنها گفت: «ساعت ۳ صبح با وانت بیایید و پیکر را تحویل بگیرید».

میراث شهید؛ از سخنرانی شهید هاشمینژاد تا قضاوت عادلانه دختر
مراسم تشییع و ختم شهید قویدل با حضور گسترده مردم برگزار شد. شهید بزرگوار، آیتالله هاشمینژاد که به تازگی از زندان آزاد شده بود، به مشهد آمد، سه روز برای شهدای ۱۰ دی سخنرانی کرد و بر سر مزار شهید قویدل حاضر شد. ایشان خطاب به همسر شهید گفتند: «اصلاً ناراحت نباشید، انشاءالله انقلاب پیروز میشود. من خودم زیر شکنجه بودم، به شما میگویم که صبر کنید، صبر بهترین پاداش است».
امروز میراث آن شهید بزرگوار در وجود فرزندان صالحش ادامه دارد. دختر بزرگ ایشان، خانم نرگس قویدل، که در زمان شهادت پدر تنها سه سال داشت، میگوید:
من چیزی زیادی از پدر به یاد نمیآورم، ولی همیشه ایشان را در کنار خودم احساس میکنم و در کارها از ایشان کمک میخواهم. و الان هم که قاضی هستم، همیشه حضور پدر را احساس میکنم و سعی میکنم عادلانه قضاوت کنم.
شناسنامه شهید محمود قویدل
| عنوان | مشخصات |
|---|---|
| نام کامل | محمود قویدل |
| نام پدر | محمد |
| تاریخ تولد | ۱ خرداد ۱۳۲۸ |
| محل تولد | مشهد مقدس |
| شغل | کشاورز |
| تاریخ شهادت | ۱۰ دیماه ۱۳۵۷ |
| محل شهادت | مشهد، چهارراه شهدا |
| نحوه شهادت | اصابت گلوله به شکم در تظاهرات |
| مزار شریف | مشهد مقدس، محله گلشهر |

