شهید سید محمد سیدی یحیی آبادی یکی از فعالان و مبارزان انقلابی شهر مشهد بود که با شغل ساده بافندگی تریکو، زندگی خود را وقف مبارزه با رژیم طاغوت کرد. او که بارها در تظاهرات و برنامهریزیهای ضد شاهنشاهی شرکت فعال داشت، سرانجام در روز دهم دی ماه ۱۳۵۷، که به “یکشنبه خونین” معروف شد، در راه آرمانهای انقلاب و در سن ۲۴ سالگی به شهادت رسید.
شهید سید محمد سیدی یحیی آبادی کیست؟ (خلاصه مشخصات)
شهید سید محمد سیدی یحیی آبادی، متولد ۱۳۳۳ در روستای یحیی آباد، فردی متعهد و نیروی مردمی انقلاب بود. ایشان که با شغل بافندگی امرار معاش میکرد، در تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ در جریان درگیریهای شدید مردم و مأموران رژیم پهلوی در مشهد، خیابان آیتالله شیرازی (چهارراه شهدا) با اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

| اطلاعات کلیدی شهید سید محمد سیدی | |
|---|---|
| نام و نام خانوادگی | سید محمد سیدی یحیی آبادی |
| تاریخ و محل تولد | ۱۸ بهمن ماه ۱۳۳۳، روستای یحیی آباد (مشهد) |
| شغل | بافندگی تریکو |
| نحوه شهادت | اصابت گلوله در تظاهرات علیه رژیم طاغوت |
| تاریخ شهادت | ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ |
| محل شهادت | مشهد، خیابان آیت الله شیرازی (چهارراه شهدا) |
| یادگاران شهید | ۳ فرزند (سید حسن، معصومه و کلثوم) |
زندگینامه کوتاه شهید: از یحیی آباد تا بافندگی تریکو
دوران کودکی و نوجوانی
شهید سیدی یحیی آبادی در ۱۸ بهمن ماه ۱۳۳۳ در روستای یحیی آباد چشم به جهان گشود. پدرش سید علی حسین و مادرش سکینه سیدی یحیی آبادی نام داشت. او تحصیلات خود را تا کلاس ششم ابتدایی ادامه داد، اما به دلیل عدم علاقه به درس، ترک تحصیل کرد. در سال ۱۳۴۶ به همراه پدر و مادرش برای سکونت به مشهد مقدس آمد و مشغول به کار بافندگی شد.
ازدواج و مهاجرت موقت به تهران
ایشان در سال ۱۳۵۱ با خانم عذری موسوی ازدواج کرد و صاحب ۳ فرزند به نامهای حسن، معصومه و کلثوم شدند. به دلیل حقوق کم، ایشان حدود سه سال به همراه خانواده در تهران مشغول کار بافندگی شدند، اما به دلیل تحمل نکردن دوری از پدر و مادر، دوباره به مشهد بازگشت و با کمک والدینش یک چرخ بافندگی تهیه کرد و به کار مشغول شد.

سوابق مبارزاتی و فعالیتهای انقلابی در مشهد
با اوجگیری انقلاب اسلامی، شهید سیدی به سیل توفنده مردم پیوست و فعالیتهای خود را آغاز کرد. وی با جدیت تمام در تکثیر و توزیع نوارها و اعلامیههای امام خمینی (ره) تلاش میکرد و در درگیریها بین مردم و رژیم منحوس پهلوی شرکت فعالی داشت.
حضور در منزل آیتالله شیرازی
شهید سید محمد به همراه دوستانش هر روز در منزل آیتالله شیرازی جمع میشدند و علیه رژیم شاه برنامهریزی میکردند. او همیشه اعلامیههای امام را میخواند و برای دیگران توضیح میداد و عشق عمیقی به امام امت (خمینی کبیر) داشت.
خاطره برادر شهید: فدای اسلام و قرآن
برادر شهید روایت میکند که پس از فوت پدر در ۱۵ خرداد ۱۳۵۷ (روز تعطیلی عمومی اعلام شده توسط امام)، شهید از کار خود دست کشید و تمام فعالیتش را بر علیه شاه متمرکز کرد. در پاسخ به برادرش که از او میخواست به فکر زندگی خود باشد، گفت: «امروز وظیفه همگی ما این است که با چنگ و دندان شاه ملعون را از کشورمان بیرون کنیم تا مرجع عالی قدرمان آیتالله خمینی به کشورمان بازگردد.» افسوس که او امام خود را ندید و این آرزو را به منزل ابدی برد.

وداع و شهادت: یکشنبه خونین (۱۰ دی ۱۳۵۷) در خیابان آیت الله شیرازی
قول و قرار و وداع آخر
خواهر شهید روایت میکند که یک شب قبل از شهادت، ایشان مادر را متقاعد میکند که در منزل او بماند و میگوید: «مادرجان من خیل دلم میخواهد که شما امشب را همین جا بمانید تا امشب را با هم باشیم من امشب بیشتر مهمان شما نیستم. فردا انشاءالله به شهادت خواهم رسید.»
صبح روز دهم دی، شهید خیلی زود از خواب بیدار شد، وضو گرفت و پس از نماز، شروع به تلاوت قرآن کرد. پس از صرف صبحانه، لباسهای خود را پوشید، صورت فرزندان خردسالش را بوسید و به همسرش گفت: «کاری نداری؟» آخرین خداحافظی را انجام داد، به سمت مادر رفت، دست ایشان را بوسید و گفت: «مادر جان من را حلال کن.» در حالی که مادر اشک میریخت و او را صدا میزد، شهید از منزل خارج شد.

نحوه شهادت در چهارراه شهدا
در ساعت ۱۰ صبح، در چهارراه شهدا (خیابان آیت الله شیرازی) درگیری شدیدی بین مردم و نیروهای شاه خائن رخ داد. شهید سیدی که در این روز خونین به مردم کمک میکرد، در نهایت در بین چهارچوب درب منزل آیتالله شیرازی مورد اصابت گلوله مأمورین رژیم منحوس پهلوی قرار گرفت. گلوله به پهلوی (گوش چپ) او اصابت کرده و از طرف دیگر خارج شده بود. برادر شهید، فردای آن روز جنازه او را در سردخانه بیمارستان امام رضا (ع) پیدا کرد.
ویژگیهای اخلاقی و پیامهای مهم خانواده شهید
شهید سیدی به غایت فردی باایمان و بااخلاق بود. ایشان هر روز مقید بود دست و پای پدر و مادر خود را ببوسد و با نهایت احترام با آنان برخورد میکرد. او مقید به شرکت در نماز جماعت و جلسات هفتگی قرآن و اهل بیت بود و هر روز بعد از نماز صبح قرآن تلاوت میکرد. همچنین پس از شهادتش مشخص شد که به صورت مخفیانه به خانوادههای مستمند کمک مالی و کالایی میکرده است.
غسل شهادت و آرزوی خاص
ایشان همیشه با غسل شهادت در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکرد و حتی روز آخر نیز با غسل شهادت رفت. او همیشه دعا میکرد که گلوله شهادت به سرش اصابت کند و جنازهاش متلاشی شود تا شاهدوستها بفهمند اسلام آنقدر عزیز است که جوانها جانشان را فدای آن میکنند.

پیام خانواده به امت ایران
همسر، خواهر و فرزندان شهید بر نکات زیر تأکید داشتند:
- همسر شهید: از همسران شهدا میخواهم که حجاب اسلامی را حفظ نموده و فرزندان خود را خوب تربیت کنند تا در روز قیامت در نزد شهدا سرافکنده نباشند.
- خواهر شهید: از مسئولین توقع داریم که جلوی فساد و بیحجابی را بگیرند و از مردم میخواهیم که خون شهدا را پایمال نکرده و ادامه دهنده راه آنها باشند.
- فرزندان شهید: درس خواندن برای پیشرفت اسلام و انقلاب، حفظ حجاب و ادامه دادن راه اسلام و قرآن توصیههای اصلی آنها بود.
شهید سید محمد سیدی یحیی آبادی در کلام رهبران انقلاب
فرازی از سخنان امام خامنهای درباره شهدا
خون شهدای انقلاب اسلامی به هدر نرفته است و آنها بودند که به قیمت خون خود، آبروی اسلام، قرآن، پیامبر و استقلال مملکت را حفظ کردند و حرکتی که آنها در این انقلاب از خود نشان دادند در طول تاریخ بینظیر بوده است.
فرازی از سخنان امام خمینی (ره)
شهدا یک شبه ره صد ساله را پیمودند و آنچه عارفان و شاعران عارفپیشه در سالیان دراز آرزوی آن را میکردند، اینان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقاء الله را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوی شهادت را با کردار در جبهههای دفاع از اسلام عزیز به ثبت رساندند.
